26 فرهنگ

3452 مدخل


ترجمه مقاله

مبارز

mobārez

آن‌که برای جنگ با کسی به‌ میدان آید؛ جنگاور؛ جنگجو.

جن گآور، چالشگر، رزمنده، ستیزنده

پهلوان، جنگاور، جنگجو، جنگی، حریف، دلیر، رزمنده، سلحشور، شجاع، شوالیه، صفشکن، غازی، گرد، مجاهد، محارب، نبرده، هنگامهجو

contender, crusader, fighter, gladiator, militant, soldier