مایه زدنلغتنامه دهخدامایه زدن . [ ی َ / ی ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) اندکی از ماست ترش شده را درداخل شیر جوشیده کردن تا به ماست تبدیل گردد و یا پنیر مایه را داخل شیر کردن تا به پنیر تبدیل
liquorدیکشنری انگلیسی به فارسیمشروب، نوشابه، مشروب الکلی، مشروب خوردن یاخوراندن، با روغن پوشاندن، چرب کردن، مایع زدن، مشروب زدن به
liquoringدیکشنری انگلیسی به فارسیمشروب خوردن، مشروب خوردن یاخوراندن، با روغن پوشاندن، چرب کردن، مایع زدن، مشروب زدن به
liquorsدیکشنری انگلیسی به فارسیمشروبات الکلی، مشروب، نوشابه، مشروب الکلی، مشروب خوردن یاخوراندن، با روغن پوشاندن، چرب کردن، مایع زدن، مشروب زدن به
بارش 2weepingواژههای مصوب فرهنگستانچکیدن مایع در زمانی که جریان بخار برای پس زدن مایع از سوراخهای سینی کافی نباشد