شش بانولغتنامه دهخداشش بانو. [ ش َ / ش ِ ] (اِخ ) شش بانوی پیر. ماه و پنج سیاره ؛ یعنی عطارد و زهره و مریخ و مشتری و زحل . (ناظم الاطباء) (برهان ) (آنندراج ).
پیشانیلغتنامه دهخداپیشانی . (اِ مرکب ) جزء فوقانی رخسار میان رستنگاه موی و ابروان . بنچه . ناصیه . جبهه . (دهار) (منتهی الارب ).جبین . (زمخشری ). پیچه . چماچم . (برهان ). چکاد. صل
لاپلاسلغتنامه دهخدالاپلاس . (اِخ ) پیر سیمون مارکی دو. نام ریاضی دان و اخترشناس مشهور فرانسوی . مولد بومونتان -اُژ (کالوادس ) به سال 1749 و وفات به سال 1827 م . او را در باب حرکات
عقدلغتنامه دهخداعقد. [ ع ِ] (ع اِ) گردن بند و حمیل و رشته ٔ مروارید. (منتهی الارب ). قلاده . (اقرب الموارد). گردن بند زنان ، و یکدانه .(دهار). یکدانه . (السامی فی الاسامی ). سل
ملک سیرتلغتنامه دهخداملک سیرت . [ م َ ل َ رَ ] (ص مرکب ) کنایه از مردم معصوم و عفیف . ملک نهاد. (آنندراج ). آنکه خوی وی مانند فرشته باشد. خوش خوی . (ناظم الاطباء) : قوام دین پیغمبر