ماندة تردد ممکن برآوردیinitial estimated remaining service trafficواژههای مصوب فرهنگستانمیزان تردد ممکن که بر مبنای دادههای هندسة راه، بلافاصله پس از ساخت یا بازسازی یا تغییر شرایط، برآورد میشود
پیمایندهلغتنامه دهخداپیماینده . [ پ َ / پ ِ ما ی َ دَ / دِ ] (نف ) که پیماید. که طی کند: هرگاه که اندازه ای دیگر اندازه ها را بپیماید بارها و او را سپری کند چنانک چیزی نماند، آن پیماینده را جذر خوانند. (التفهیم ). || که آشامد و ن
مانیدهلغتنامه دهخدامانیده . [ دَ / دِ ] (ن مف ) کنار گذاشته و ترک کرده و ناتمام کنار گذاشته . (ناظم الاطباء). ترک کرده . مانده . رها کرده . باقی گذاشته . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : نماندم به کین تو مانیده چیزبه رنج اندرم تا جه
مانیدهلغتنامه دهخدامانیده . [ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ورزق است که در بخش داران شهرستان فریدن واقع است و 156 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
مویندهلغتنامه دهخداموینده . [ مو ی َ دَ / دِ ] (نف ) نالنده . نالان . مویان . مویا. که مویه کند. مویه گر. (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به مویه گر شود.
میاندهلغتنامه دهخدامیانده . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلقل رود شهرستان تویسرکان ، واقع در 18 هزارگزی جنوب شهر تویسرکان . با 1147 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است . این ده 10</spa