مالدوستلغتنامه دهخدامالدوست . (ص مرکب ) دوست دارنده ٔ مال و ثروت . (ناظم الاطباء).مال پرست . آنکه مال بسیار دوست گیرد. (یادداشت به خطمرحوم دهخدا). و رجوع به مال پرست شود. || بخیل . (ناظم الاطباء). در تداول عامه ، ممسک . بخیل .
مالدوستیلغتنامه دهخدامالدوستی . (حامص مرکب ) مال پرستی . حب فراوان به دارایی وخواسته داشتن . حالت و صفت مال دوست . و رجوع به مال دوست شود. || بخل و امساک . (ناظم الاطباء).
مالدوستیلغتنامه دهخدامالدوستی . (حامص مرکب ) مال پرستی . حب فراوان به دارایی وخواسته داشتن . حالت و صفت مال دوست . و رجوع به مال دوست شود. || بخل و امساک . (ناظم الاطباء).
مال پرستلغتنامه دهخدامال پرست . [ پ َ رَ ](نف مرکب ) بنده ٔ سیم و زر. (آنندراج ). پرستنده و خواهان مال و ثروت و مالدوست و بخیل . (ناظم الاطباء).
مادیفرهنگ مترادف و متضاد۱. پولپرست، پولدوست، پولکی، مالپرست، مالدوست ۲. خسیس، مقتصد، ممسک ۳. مادهگرا، ماتریالیست، مادیگرا ۴. مادنژاد ۵. عنصری ۶. جرمانی، جرمدار، جسمی، جسمانی، هیولانی ≠ معنوی ۷. منسوب به ماده
مالدوستیلغتنامه دهخدامالدوستی . (حامص مرکب ) مال پرستی . حب فراوان به دارایی وخواسته داشتن . حالت و صفت مال دوست . و رجوع به مال دوست شود. || بخل و امساک . (ناظم الاطباء).