26 فرهنگ

11485 مدخل


مال

māl

۱. = مالیدن
۲. مالنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): خشت‌مال، نمد‌مال.
۳. مالیده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): پای‌مال.

۱. بازگشت
۲. مرجع، محلبازگشت
۳. عاقبت، فرجام
۴. سرانجام، پایان، نتیجه

goods, mammon, of, property, silver, substance, to, wealth, commodity