ماشااللـهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. آنچه خدا خواست؛ آنچه خدا خواسته.۲. هنگام تحسین و تعجب برای دفع چشم بد گفته میشود.
ماشااﷲآبادلغتنامه دهخداماشااﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی از دهستان لنگا است که در شهرستان شهسوار واقع است و 145 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
ماشاءاللهفرهنگ انتشارات معین(اَ لْ لا) [ ع . ] 1 - (جملة فعلی ) آن چه خدا خواست . 2 - در مورد تحسین و تعجب گفته می شود. 3 - برای دفع چشم زخم گویند.
ماشاءاللهفرهنگ نامها(تلفظ: māšā’allāh) (عربی) (شبه جمله) آنچه خداوند بخواهد ، (برگرفته از قرآن کریم) (به مجاز) هنگام تعجب و تحسین برای دفع چشم بد گفته می شود ، چشمِ بد دور .
متعاﷲالمسلمین بطول بقائهلغتنامه دهخدامتعاﷲالمسلمین بطول بقائه . [ م َت ْ ت َ عَل ْ لا هَُل ْ م ُ ل ِ ن َ ب ِ ل ِ ب َ ءِه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) خداوند مسلمانان را به درازی عمر او بهره مند سا
خرلغتنامه دهخداخر. [ خ َ ] (اِ) حیوانی است که آنرا بعربی حمار اهلی گویند. اگر کسی را عقرب گزیده باشد، باید که به آواز بلند بگوش خر بگوید که مرا عقرب گزیده است و واژگونه بر او
ماشااﷲآبادلغتنامه دهخداماشااﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی از دهستان لنگا است که در شهرستان شهسوار واقع است و 145 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
نام خدالغتنامه دهخدانام خدا. [ م ِ خ ُ ] (صوت مرکب ) لفظی است مثل «ماشأاﷲ» و «چشم بد دور» که با جمله ای می آید و کنایه از تمجید مضمون است . (از فرهنگ نظام ). از جهت تیمن و تبرک در