ماسبقفرهنگ انتشارات معین(سَ بَ) [ ع . ] (ص .) گذشته ، پیشینه . عطف به . مربوطه به گذشته ، امری را به امر سابق پیوند دادن .
ماسبقلغتنامه دهخداماسبق . [ س َ ب َ ] (ع اِ مرکب ) آنچه گذشته باشد. (آنندراج ). کلمه ٔ فعل مأخوذ از تازی ، هر آنچه گذشته باشد وپیشی گرفته باشد و گفته شده و کرده شده . (ناظم الاط
عطف به ماسبقواژهنامه آزادعطف به ما سبق یک اصطلاح حقوقی است و به حالتی گفته می شود که افعالِ پیش از تصویب یک قانون مشمول قوانین تازه تصویب شوند. برگشت به آنچه گذشته.
گذشتهفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیش، دیرین، دیرینه، سابق، قبل، قبل، قدیم، ماسبق، ماسلف، ماضی، متقدم ۲. سپری، منقضی
ماسلفلغتنامه دهخداماسلف . [ س َ ل َ ] (ع اِ مرکب ) هرآنچه در پیش ذکر شده و یاد کرده شده باشد. (ناظم الاطباء). و رجوع به معنی دوم «ما» شود. || گذشته و ماسبق . (آنندراج ). هرچیز گذ