ماری لوئیزلغتنامه دهخداماری لوئیز. (اِخ ). (1791 - 1847م .) دختر فرانسوای دوم امپراتور ژرمن بود و پس از ازدواج با ناپلئون اول در سال 1810 امیر اتریس فرانسه شد و پسری از او متولد گردید
ماریفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهمانند مار کشنده بودن: ◻︎ اگر «ماری» و گژدمی بود طبعش / به صحراش چون مار کردند ماری (عسجدی: ۵۶). ماری کردن: (مصدر متعدی) [قدیمی] هلاک کردن؛ کشتن: ◻︎ اگر ماری و گ
ماریلغتنامه دهخداماری . (حامص ) مار بودن . زهرآگین بودن . گزنده بودن : ماری است گزنده طمع که ماران زین مار برند ای رفیق ماری .ناصرخسرو.
ماریلغتنامه دهخداماری . (اِخ ) دهی از دهستان زنجانرود است که در بخش مرکزی شهرستان زنجان واقع است و 314 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
ناپلئون دوملغتنامه دهخداناپلئون دوم . [ پ ُ ل ِ ءُ ن ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) فرزندناپلئون اول و مادرش ماری لوئیز است . در قصر تویلری بدنیا آمده و از زمان کودکی پادشاه روم نامیده شد. پس از ب
گودویلغتنامه دهخداگودوی . [ گ ُ دُی ْ ] (اِخ ) مانوئل دُ...) شاهزاده ٔ صلح . در کاستوئرا متولد شد. وی وزیر یکی از مقربین شارل چهارم اسپانیا و ملکه ماری لوئیز بود و در زمان انقلاب
گنزاگلغتنامه دهخداگنزاگ . [ گ ُ ] (اِخ ) لوئیز ماری دُ (1612 - 1667 م .). ملکة لهستان ،از خانواده ٔ گنزاگ مذکور در بالا که در پاریس متولد شد. وی زن لادیسلاس هفتم و بعد زن ژان دوم
گنزاگلغتنامه دهخداگنزاگ . [ گ ُ ](اِخ ) آن دُ (1616 - 1684 م .). خواهر لوئیز ماری دُ گنزاگ . وی دختر شارل اول دوک دُ مانتو و زن ادوار دُ باویر بوده است . آن دُ گنزاک به استعداد و
لئوپلد اوللغتنامه دهخدالئوپلد اول . [ ل ِ ءُ پ ُ دِ اَوْ وَ ] (اِخ ) شاهزاده ٔ ساکس کبورگ . مولد کبورگ به سال 1790 وی در 1831 از جانب مردم بلژیک به پادشاهی آن کشور انتخاب شد و لوئیز م