ماریهفرهنگ نامها(تلفظ: māriye) زنِ سفید و براق ، بسیار درخشنده ؛ (در اعلام) نام همسر قبطی پیغمبر اکرم (ص) و مادر ابراهیم ابن محمد پسر حضرت رسول (ص) .
ماریةلغتنامه دهخداماریة. [ ری ی َ ] (ع اِ) مؤنث ماری . (اقرب الموارد).رجوع به ماری شود. || سنگخوار. (منتهی الارب ). مرغ سنگخوار که به تازی قطا نیز گویند. (ناظم الاطباء). مرغ سنگ
ماریةلغتنامه دهخداماریة. [ ی َ ] (اِخ ) بنت شمعون قبطیه مادر ابراهیم پسر رسول اﷲ صلی اﷲ علیه و آله و سلم که مقوقس قبطی صاحب اسکندریه و مصر برای آن حضرت هدیه فرستاد. (منتهی الارب
ماریةلغتنامه دهخداماریة. [ ی َ ] (اِخ ) نام دختر ارقم بن ثعلبه از ملوک آل جفنه و یا دختر ظالم بن وهب که صاحب دو گوشواره ٔ گرانبها بود و آنها را به خانه ٔ کعبه هدیه کرده بوده و گو
ماریةلغتنامه دهخداماریة. [ ی َ ] (ص ، اِ) زن سپید درخشان رنگ تابان بدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || گوساله ٔ ماده ٔ سپیدرنگ . (منتهی الارب ). گوساله ٔ ماده ٔ سپید تابان بد
ماریةلغتنامه دهخداماریة. [ ی َ] (اِخ ) در صنعت کیمیا بحث کرده و گویند به عمل اکسیر تام دست یافته است . (از الفهرست ابن الندیم ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ماریةلغتنامه دهخداماریة. [ ری ی َ ] (ع اِ) مؤنث ماری . (اقرب الموارد).رجوع به ماری شود. || سنگخوار. (منتهی الارب ). مرغ سنگخوار که به تازی قطا نیز گویند. (ناظم الاطباء). مرغ سنگ
ماریةلغتنامه دهخداماریة. [ ی َ ] (اِخ ) بنت شمعون قبطیه مادر ابراهیم پسر رسول اﷲ صلی اﷲ علیه و آله و سلم که مقوقس قبطی صاحب اسکندریه و مصر برای آن حضرت هدیه فرستاد. (منتهی الارب
ماریةلغتنامه دهخداماریة. [ ی َ ] (اِخ ) نام دختر ارقم بن ثعلبه از ملوک آل جفنه و یا دختر ظالم بن وهب که صاحب دو گوشواره ٔ گرانبها بود و آنها را به خانه ٔ کعبه هدیه کرده بوده و گو
ماریةلغتنامه دهخداماریة. [ ی َ ] (ص ، اِ) زن سپید درخشان رنگ تابان بدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || گوساله ٔ ماده ٔ سپیدرنگ . (منتهی الارب ). گوساله ٔ ماده ٔ سپید تابان بد