مارکوپولولغتنامه دهخدامارکوپولو. [ ک ُ پ ُ ل ُ ] (اِخ ) وی فرزند «نیکوپولو» و از مردم ونیز بود . پدر و عمویش (مافیوپولو)از راه آسیای صغیر و ایران به چین سفر کردند در آن زمان چین شمال
مافیوپولولغتنامه دهخدامافیوپولو. [ ی ُ پ ُ ل ُ ](اِخ ) نام یکی از دو برادر سیاح معروف ونیزی است که به دربار قوبیلای قاآن آمدند. (تاریخ مغول ص 163). و رجوع به مارکوپولو شود.
مافیوپولولغتنامه دهخدامافیوپولو. [ ی ُ پ ُ ل ُ ](اِخ ) نام یکی از دو برادر سیاح معروف ونیزی است که به دربار قوبیلای قاآن آمدند. (تاریخ مغول ص 163). و رجوع به مارکوپولو شود.
چانگ چئولغتنامه دهخداچانگ چئو. [ چ ِ ] (اِخ ) خان چو. نام بندری است در چین شرقی بر ساحل دریای چین ، مقابل جزیره ٔ فورموز و تقریباً بخط مستقیم پانصدهزار گز درمشرق مایل بشمال کانتون و
کولملغتنامه دهخداکولم . [ ل َ ] (اِخ ) بندری بزرگ به هندوستان . (از سفرنامه ٔ ابن بطوطه ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). بندری است در ساحل غربی شبه جزیره ٔ هندوستان بکلی نزدیک رأس
خان بالغلغتنامه دهخداخان بالغ. [ ل ِ ](اِخ ) نام قدیمی شهر پکن است . این نام در قرون وسطی بشهری گفته میشد که در محل کنونی پکن قرار داشت . و اصل آن مغولی و بمعنی «شهرخان » است . پیش