ماروانانلغتنامه دهخداماروانان . (اِخ ) قریه ای است نزدیک اصفهان و هنگامی که امیر مبارزالدین مظفری اصفهان را در محاصره داشت ، فرستاده ٔ ابوبکر المعتضدباﷲ المستعصمی در این قریه به امی
ماربانانلغتنامه دهخداماربانان . (اِخ ) از قرای اصفهان به نصف فرسنگی آن . (معجم البلدان ، از حاشیه ٔ برهان ذیل ماربین ). از معظم قرای ناحیت جی است . و رجوع به نزهةالقلوب چ لیسترانج م
مارفانانلغتنامه دهخدامارفانان . (اِخ ) قلعه ای به اصفهان که آتشکده ٔ «شهر اردشیر» را در جانب آن ساخته بودند. و رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 54 و مزدیسنا ص 241 شود.
ماریانانلغتنامه دهخداماریانان . (اِخ ) از قرای اصفهان است در نیم فرسنگی آن . (از معجم البلدان ). و رجوع به ماروانان شود.