مارمونلغتنامه دهخدامارمون . [ م ُ ] (اِخ ) دوک راگوز ومارشال فرانسوی (1774-1852 م .) او حاکم ولایت «ایلیرین » بود و در پرتقال و لایپزیک جنگ کرد و در حوادث سال 1814 در شمار افراد ممتاز محسوب گرد
مورامونلغتنامه دهخدامورامون . (اِ) گزر بر. (اختیارات بدیعی ).گزر صحرایی . (ناظم الاطباء). گزر زردک صحرایی را گویند. (برهان ) (آنندراج ). گزر دشتی . (یادداشت مؤلف ). || پر سیاوشان است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
ثیم مرمانلغتنامه دهخداثیم مرمان . [ م ِرْ ] (اِخ ) یکی از دانشمندانی که از خطوط میخی و آثار قدیمه ٔ بنی سام اطلاعاتی جمع کرده و تبصره های مفید بر آن افزوده است .
مارمونتللغتنامه دهخدامارمونتل . [ م ُ ت ِ ] (اِخ ) ژان فرانسوا. نویسنده ٔ فرانسوی (1723-1799 م .) و نویسنده ٔ داستان حماسی «لزنکا، بلیزر» و داستانهای «مورو» و نمایشنامه ها و کتاب خاطرات است . او به عضویت آکادمی فرانسه نائل آمد. (
زنائیملغتنامه دهخدازنائیم . [ زْنا / زِ ] (اِخ ) «زنوئیمو» . شهری است در چکسلواکی (مراوی ) که 26000 تن سکنه و کارخانه های تهیه ٔ مواد غذائی و قند و آبجو دارد. و مارمون در سال 1809 م . در این شه
مارمونتللغتنامه دهخدامارمونتل . [ م ُ ت ِ ] (اِخ ) ژان فرانسوا. نویسنده ٔ فرانسوی (1723-1799 م .) و نویسنده ٔ داستان حماسی «لزنکا، بلیزر» و داستانهای «مورو» و نمایشنامه ها و کتاب خاطرات است . او به عضویت آکادمی فرانسه نائل آمد. (