26 فرهنگ

2154 مدخل


مادی

mādi

۱. از مردم ماد: سرباز مادی.
۲. مربوط به ماد: هنر مادی.
۳. (اسم) زبانی از شاخۀ زبان‌های هندوایرانی که در سرزمین ماد رایج بوده است.

گیتای

۱. پولپرست، پولدوست، پولکی، مالپرست، مالدوست
۲. خسیس، مقتصد، ممسک
۳. مادهگرا، ماتریالیست، مادیگرا
۴. مادنژاد
۵. عنصری
۶. جرمانی، جرمدار، جسمی، جسمانی، هیولانی ≠ معنوی
۷. منسوب به ماده

secular, brook, corporeal, creek, materials, phenomenal, physical, substantial, tangible