مادۀ رنگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی نگی، رنگ، پیگمان، سرخاب، لوازم آرایش رنگ گیاهی، زعفران، روناس، رنگ قرمز، نیل، بنفش، رنگ آبی، رنگ شیمیایی لکه مادۀ ثابتکننده تینر، کلر
مادۀ استنشاقیinhalantواژههای مصوب فرهنگستانمادهای شیمیایی که بخار و کف متصاعد میکند و روش مصرف آن از راه بینی یا تنفس است متـ . استنشاقی
مادۀ افیونیopiateواژههای مصوب فرهنگستانهریک از داروهای مشتق از افیون، مانند مرفین و پاپاورین (papaverine)
تشدید فِرّیمغناطیسیferrimagnetic resonanceواژههای مصوب فرهنگستانتشدید مغناطیسی هر مادۀ فِرّیمغناطیسی
آهنرباmagnetواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای از مادۀ فرومغناطیس یا فریمغناطیس که در آن حوزههای مغناطیسی به گونهای ردیف شدهاند که در خارج از آن قطعه، میدان مغناطیسی خالص به وجود میآید
مغناکشسانیmagnetoelasticityواژههای مصوب فرهنگستان[ژئوفیزیک] وابستگی مغناطش مادۀ فِرّومغناطیسی به کُرنش کشسان ایجادشده در ماده [فیزیک] پدیدۀ تغییر مغناطش مادۀ فرّومغناطیسی براثر کُرنش در تغییر شکل کشسان
ثابت ناهمسانگردیanisotropy constantواژههای مصوب فرهنگستانپارامتری وابسته به دما در مادۀ فرّومغناطیسی که بیانگر رابطۀ مغناطش در جهتهای مختلف و انرژی ناهمسانگردی است
تشدید فِرّومغناطیسیferromagnetic resonanceواژههای مصوب فرهنگستان[ژئوفیزیک] حالتی که در آن تراوایی مغناطیسی ظاهری مادة فِرّومغناطیسی، هنگامی که تحت تأثیر میدان ریزموج عرضی، با بسامدی برابر با بسامد حرکت تقدیمی الکترون باشد، ب