مادکان علیالغتنامه دهخدامادکان علیا. [ دَ ن ِ ع ُل ْ ] (اِخ ) از رستاق ساوه و جزستان است . (تاریخ قم ص 116).
مادکان سفلیلغتنامه دهخدامادکان سفلی . [ دَ ن ِ س ُ لا ] (اِخ ) از رستاق ساوه و جزستان است . (تاریخ قم ص 116).
مژدقانلغتنامه دهخدامژدقان . [ م َ دَ ] (اِخ ) نام شهری است در قهستان . (برهان ) (آنندراج ). مزدقان . رجوع به مزدقان شود.
مادیقونلغتنامه دهخدامادیقون . (معرب ، اِ) به یونانی مقل است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (از فرهنگ نظام ) . و رجوع به مقل شود.
میدکنلغتنامه دهخدامیدکن . [ ک ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرغک بخش راین شهرستان بم ، واقع در 68هزارگزی جنوب خاوری راین با 100 تن سکنه آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8