ماده تاریخلغتنامه دهخداماده تاریخ . [ مادْ دَ / مادْ دِ ] (اِ مرکب ) کلمه یا کلماتی که به حساب جمل مساوی تاریخ مطلوب برآید و آن کلمه یا کلمات بامعنی باشد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ماده تاریخفرهنگ انتشارات معین( ~.) (اِمر.) مجموع حروف بیت یا مصراع یا عبارتی که به حساب ابجد تاریخ واقعه ای را نشان دهد.
ماده تاریخفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهبیت یا مصراعی که مجموع حروف آن به حساب ابجد مطابق با تاریخ واقعهای باشد.
مادهـ دوپایهgynodiociousواژههای مصوب فرهنگستانویژگی گیاهانی که گلهای ماده و نرمادۀ آنها بر روی پایههای مختلف قرار دارند
مادهـ یکپایهgynomonoeciousواژههای مصوب فرهنگستانویژگی گیاهانی که گلهای ماده و نرمادۀ آنها بر روی یک پایه قرار دارند
ماده تاریخلغتنامه دهخداماده تاریخ . [ مادْ دَ / مادْ دِ ] (اِ مرکب ) کلمه یا کلماتی که به حساب جمل مساوی تاریخ مطلوب برآید و آن کلمه یا کلمات بامعنی باشد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
حسن تاریخیلغتنامه دهخداحسن تاریخی . [ ح َ س َ ن ِ ] (اِخ ) از شاعران سده ٔ نهم است و چون ماده تاریخ بسیار میگفت بدین لقب شهرت یافت . (ذریعه ج 9 ص 241).
تاریخ اسکندریلغتنامه دهخداتاریخ اسکندری . [ خ ِ اِ ک َ دَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تاریخ منسوب به اسکندر. مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون در ماده ٔ تاریخ آرد: ... و از آنجمله تاریخ الروم است
مجدالادباءلغتنامه دهخدامجدالادباء. [ م َ دُل ْ اُ دَ ] (اِخ ) میرزا حیدر علی از شاعران دوره ٔ ناصرالدین شاه است و ثریا تخلص می کرد. قصاید او درباره ٔ ائمه تحت عنوان «خیرالکلام فی مدائ