ماژانلغتنامه دهخداماژان . (اِخ ) دهی از دهستان قیس آباد است که در بخش خوسف شهرستان بیرجند واقع است و 622 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
تخاران بهلغتنامه دهخداتخاران به . [ ت ُ ب ِه ْ ] (اِخ ) یاقوت آرد: تخاران به کوچه ای به مرو بود بر سر ماجان که آنرا به این صورت طخاران به نیز نویسند و هم اکنون آنرا طخاران ساد گویند.
خرجردیلغتنامه دهخداخرجردی . [ خ َ ج ِ ] (اِخ ) عبدالرحمان بن محمدبن احمد خطیبی خرجردی ، مکنی به ابونصر، از خویشان دو خرجردی مذکور در فوقست . او فقیه و عالمی بزرگ بود، فقه بنزد اسم
مستثنیلغتنامه دهخدامستثنی . [ م ُ ت َ نا] (ع ص ) نعت مفعولی از مصدر استثناء. بیرون کرده و استثناشده از حکم و قاعده ٔ کلی . (اقرب الموارد). بیرون آورده شده و خاص کرده شده و جدا کرد
منلغتنامه دهخدامن . [ م ِ ] (ع حرف جر) از. (ترجمان القرآن ). ترجمه ٔ لفظ «از». (غیاث ) (آنندراج ). یکی از حروف جاره است به معنی «از» و در چندین وجه استعمال می گردد:1 - ابتدای