ماتحلغتنامه دهخداماتح . [ ت ِ ] (ع ص ) آب کشنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آب کشنده از چاه . (ناظم الاطباء). آبکش . آنکه آب از چاه و جز آن کشد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
معتهلغتنامه دهخدامعته . [ م ُ ع َت ْ ت َه ْ ] (ع ص ) دانا و زیرک معتدل خلقت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دیوانه ٔ مضطرب خلقت از لغات اضداد است . (منتهی
مأتةلغتنامه دهخدامأتة. [ م َءْ ت َ ] (ع مص ، اِ) مصدر میمی یا اسم ظرف است از اَت ّ. (از منتهی الارب ) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)؛ اته اتا و مأتة، غالب شد آن را به حجت . (ناظم
ماتةلغتنامه دهخداماتة. [ مات ْ ت َ ] (ع اِ) مؤنث مات [ ت ت ] . (از اقرب الموارد). حرمت و پیوند و وسیلت . ج ، موات . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ).
ماتفرهنگ انتشارات معین(ص .) 1 - حیران ، سرگشته . 2 - (اِ.) وضعیتی در بازی شطرنج که شاه قادر به هیچ حرکتی نیست و بازی به اتمام می رسد.