ماتریس متقارنsymmetrical matrix/ symmetric matrixواژههای مصوب فرهنگستانماتریسی مربعی که با ترانهادۀ خود برابر باشد
ماتریسفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. قالب گود یا برجسته که در آن مادهای ریخته شود تا بهصورت چیزی که قالب گرفتهاند درآید.۲. (ریاضی) آرایۀ مستطیلشکل از کمیتهای جبری یا اعداد که در داخل دو کرو
ماتریسفرهنگ انتشارات معین[ فر. ] (اِ.) 1 - آرایه ای مستطیل شکل از اعداد شامل چند سطر و ستون (ریاضی ). 2 - بخشی از قالب برش کاری فلزات که معمولاً به صورت کاسه ای گود است و سنبه در آن می
ماتریس همبستگیcorrelation matrixواژههای مصوب فرهنگستانماتریس مربع متقارن شامل ضریب همبستگی دوبهدوِ تعدادی معین از متغیرهای تصادفی
جبرلغتنامه دهخداجبر. [ ج َ ] (ع مص ) شکسته بستن . (منتهی الارب ) (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). شکسته را بستن . (غیاث اللغات ). استخوان شکسته را بستن و اصلاح کرد