ماترکلغتنامه دهخداماترک . [ ت َ رَ ] (ع اِ مرکب ) برجای مانده . آنچه مرده بجای ماند. ترکه .مرده ریگ . میراث . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مرده ریگ و میراث و ماترک در ر
معترکلغتنامه دهخدامعترک . [ م ُ ت َ رَ ] (ع اِ) حربگاه . (مهذب الاسماء). جنگ گاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رزمگاه و میدان جنگ . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
معترکلغتنامه دهخدامعترک . [ م ُ ت َ رِ ] (ع ص ) انبوهی کننده در جنگ گاه . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به اعتراک شود.
مالیات بر ماترکestate tax, estate dutyواژههای مصوب فرهنگستانمالیاتی که بر ارزش اموال و پول و دیگر داراییهای فردی که فوت کرده است، پیش از تقسیم ارث، تعلق میگیرد
لیادلغتنامه دهخدالیاد. [ ل َ ] (ع اِ) چیزی اندک و حقیر.یقال : ماترکت له لیاداً؛ ای شیئاً. (منتهی الارب ).