26 فرهنگ

10775 مدخل


مات

māt

۱. سرگردان؛ حیران؛ مبهوت؛ سرگشته.
۲. (اسم) (ورزش) در شطرنج، حالتی که در آن مهرۀ شاه گرفتار شود و راه گریز نداشته باشد.

۱. حیران، شگفتزده، گیج، متعجب، حیرتزده، مبهوت
۲. تیره، تار، رنگپریده، رنگرفته، کبود، کدر
۳. شهمات

absent, abstracted, blur, blurry, dull, flat, matte, opaque, open-mouthed, pale , translucent