مؤثرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت گذار، گیرا، آتشین، تأثیرگذار، تأثیرکننده، اثربخش، باحالت قابل توجه متوجه، رویکننده، اثرگذارنده، عامل
متئرلغتنامه دهخدامتئر. [ م ُ ءِ ] (ع ص ) نگرنده به چیزی . (آنندراج ). تیزنگرنده .(ناظم الاطباء). || زننده به چوب دستی . (آنندراج ). زننده به چوب دستی و عصا. (ناظم الاطباء).
مترلغتنامه دهخدامتر. [ م َ ] (ع مص ) سرگین انداختن . (آنندراج ). سرگین انداختن و ریخ زدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بریدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (تاج المصادر) (ازاقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || دراز کشیدن رسن و مانند آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب ال
مترلغتنامه دهخدامتر. [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی از اندازه ٔ طول که عبارت است ازیک چهل میلیون جزء از دایره ٔ نصف النهار و مساوی است به پانزده گره و سه ربع گره یعنی یک ربع گره از گزشاه که اندازه ٔ معمولی این زمان است کوتاه تر می باشد. (ناظم الاطباء). واحد طول در دستگاه متری است که به تخمین بر
مثیرلغتنامه دهخدامثیر.[ م ُ ] (ع ص ) (از «ث ور») کسی که بر می انگیزاند و برمی آغالاند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || کسی که شیار می کند زمین را. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). و رجوع به اثارة شود. || بادی که دفع می کند ابر را و بلند می کند گرد و خاک را. (ناظم الاطب
اندازۀ مؤثرeffective sizeواژههای مصوب فرهنگستاندر یک نمونه از مصالح صافی (filter media)، حداکثر قطر ذرهای که 10 درصد وزنی یک نمونه از آن کوچکتر و 90 درصد وزنی از آن بزرگتر است
بارش مؤثر 1effective precipitation 1واژههای مصوب فرهنگستاندر آبیاری، بخشی از بارش که در خاک باقی میماند و برای مصرف گیاه در دسترس آن قرار میگیرد
بهرۀ مؤثرeffective gainواژههای مصوب فرهنگستاناختلاف بین آستانههای شنوایی فرد قبل و بعد از جایگذاری سمعک که برحسب دسیبل سنجیده میشود متـ . بهرۀ کارکردی functional gain, FG
تخلخل مؤثرeffective porosityواژههای مصوب فرهنگستانمیزان تخلخل ایجادشده در حجم کل یک سنگ یا خاک توسط فضاهای خالی بههمپیوسته
حوزۀ دید مؤثرzone of spatial commitementواژههای مصوب فرهنگستانمحدودهای که در آن علائم تأثیرگذار بر رانندگی در مسیرِ پیشِ رو قابل مشاهده است
اندازۀ مؤثرeffective sizeواژههای مصوب فرهنگستاندر یک نمونه از مصالح صافی (filter media)، حداکثر قطر ذرهای که 10 درصد وزنی یک نمونه از آن کوچکتر و 90 درصد وزنی از آن بزرگتر است
بهرۀ مؤثرeffective gainواژههای مصوب فرهنگستاناختلاف بین آستانههای شنوایی فرد قبل و بعد از جایگذاری سمعک که برحسب دسیبل سنجیده میشود متـ . بهرۀ کارکردی functional gain, FG
پَسار نیمرُخی مؤثرeffective profile dragواژههای مصوب فرهنگستاناختلاف بین پَسار کل بال و پَسار القایی آن با همان نسبت منظری، اما با توزیع بار بیضوی بر روی بال
تخلخل مؤثرeffective porosityواژههای مصوب فرهنگستانمیزان تخلخل ایجادشده در حجم کل یک سنگ یا خاک توسط فضاهای خالی بههمپیوسته