لینورسطسلغتنامه دهخدالینورسطس . [ ] (معرب ،ا) به یونانی لبلاب کبیر، مسمی به حبل المساکین است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به لبلاب و لیندرسطس شود.
لؤلؤفروشلغتنامه دهخدالؤلؤفروش . [ ل ُءْ ل ُءْ ف ُ ](نف مرکب ) لؤلؤفروشنده . مرواریدفروش : ز گوش و گردنش لؤلؤ خروشان که رحمت بر چنان لؤلؤفروشان .نظامی .
لینورسطسلغتنامه دهخدالینورسطس . [ ] (معرب ،ا) به یونانی لبلاب کبیر، مسمی به حبل المساکین است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به لبلاب و لیندرسطس شود.