لیندرخورسلغتنامه دهخدالیندرخورس . [ ] (معرب ، اِ) مرداسنج است . (فهرست مخزن الادویه ). لیندرخوس و لیناماخوس به یونانی مرداسنج است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
لینیاروسلغتنامه دهخدالینیاروس . (معرب ، اِ) به یونانی مرداسنج است . (تحفه ٔحکیم مؤمن ). در فهرست مخزن الادویه لیناماروس آمده است . رجوع به لیناماروس ، لیناماخوس و لیندرخوس شود.
مرداسنگلغتنامه دهخدامرداسنگ . [ م ُ س َ ] (اِ مرکب ) مرداسنج . (دستور الاخوان ) (برهان قاطع) (مهذب الاسماء) (دزی ج 2 ص 580). مردارسنگ . (برهان قاطع) (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (