لیفلغتنامه دهخدالیف . (اِ) کیسه ٔ صابون . کیسه ای از پارچه ٔ نازک که صابون در آن نهند و تن شویند با آن . کیسه ای از ململ یا چلوار و امثال آن که صابون در آن نهاده و بدن را بدان
غلفللغتنامه دهخداغلفل . [ غ ُ ف ُ ] (اِ) لیف حمام که در آن صابون گذارند. (از فرهنگ شعوری ج 2 ورق 190 الف ).
لیف زدنلغتنامه دهخدالیف زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) با لیف و صابون خود را شستن . لیف و صابون زدن . با لیف شوخ ستردن از تن در حمام و توسعاً با کیسه ٔ از چلوار و صابون تمام تن را در ح