ترجمه مقاله
سوشال تریدینگ

لیز

liz

۱. زمین نمناک و لغزنده.
۲. هر چیزی که رطوبت و لغزندگی داشته باشد.
⟨ لیز خوردن: (مصدر لازم) [عامیانه] سُر خوردن؛ لغزیدن.

سر، لزج، لخشنده، لغزنده، لغزان

لیز

لغت‌نامه دهخدا

لیز. (ص ) نسو. لغزان . املس . لغزناک . سخت هموار. مانند مرمری تراشیده و بر زمین نصب کرده که پای رونده بر آن لغزد. لغزاننده ، چنانکه زمین یخ بسته . لغزنده و نرم را گویند و هر چیز که با او لغزندگی و نرمی باشد. (برهان ). لغزنده : معده ٔ لیز و آب هندوانه .- ل

ترجمه مقاله
سوشال تریدینگ
خرید اشتراک
افزودن واژه
افزونه مرورگر
درباره
ارتباط با ما