لیتکلغتنامه دهخدالیتک . [ ت َ ] (ص )مفلس و بی سر و بی پا و بی خبر و پریشان . (برهان ). شاید اماله ٔ لات و لوت است که با کاف تصغیر جمع کرده باشند. (انجمن آرا). || پسر ساده و غلام
لیتکوهلغتنامه دهخدالیتکوه . (اِخ ) نام دو دهستان ، مشهور به بالاخیابان و پائین خیابان از بخش مرکزی شهرستان آمل . رجوع به بالاخیابان و پایین خیابان در فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 شود
لیتکوهلغتنامه دهخدالیتکوه . (اِخ ) نام دو دهستان ، مشهور به بالاخیابان و پائین خیابان از بخش مرکزی شهرستان آمل . رجوع به بالاخیابان و پایین خیابان در فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 شود