لیبترهلغتنامه دهخدالیبتره . [ ب ِ رَ ] (اِخ ) نام قصبه ای به مقدونیه . مدفن اورفیوس شاعر معروف . (قاموس الاعلام ترکی ).
لیترهلغتنامه دهخدالیتره . [ رِ ] (اِخ ) اِمیل . زبان شناس و فیلسوف فرانسوی ، مولد پاریس (1801-1881 م .). مؤلف لغت نامه ٔ مشهور فرانسه .
لفترة قصيرةدیکشنری عربی به فارسیاندکي , مدتي , يک چندي , کوتاه , مختصر , قاصر , کوچک , باقي دار , کسردار , کمتر , غير کافي , خلا صه , شلوار کوتاه , تنکه , يکمرتبه , بي مقدمه , پيش از وقت , ندر