331 مدخل
لیب . [ ] (ع اِ) هوفعل الصبیان یعقب التعب من غیر فائدة. (تعریفات ).
التحرري
التحرية
broad, liberal, large-minded
left
liberalize
لیب
لیبرتی
لیبیودوس، شهوت جنسی، شور جنسی، هوس، تحریک شهوانی
لیبرال ها
لیبره