لیاملغتنامه دهخدالیام . (ع ص ، اِ) ج ِ لئیم . فرومایگان . ناکسان . بخیلان . (آنندراج ). و رجوع به لئام شود.
لیامواژهنامه آزادمحافظ و حامی لیام نامی مشترک در سه زبان میباشد که در هر کدام معنی مشخصی دارد. لیام در زبان فارسی به معنی محافظ و حامی است و در زبان آلمانی به معنای اراده و خوا
لامبالاتدیکشنری عربی به فارسیبي حسي , بي عاطفگي , خون سردي , بي علا قگي , خونسردي , لا قيدي , سهل انگاري , پشت گوش فراخي