لکهنوتیلغتنامه دهخدالکهنوتی . [ ل َ هََ ] (اِخ ) در زمانه ٔ سابق شهری بوده است در اقصای شرقیه ملک بنگاله و بعضی نوشته اند که نام ملک گورکهه که ولایتی است از بنگاله . (غیاث ).
امامی لکهنوییلغتنامه دهخداامامی لکهنویی . [ اِ ی ِ ل َ هََ ] (اِخ ) (خواجه امام الدین بن قاضی خان بن خواجه پادشاه خان ) از شاعران فارسی گوی هندوستان بود و در اوایل قرن سیزدهم میزیست و شا
امامی لکهنوییلغتنامه دهخداامامی لکهنویی . [ اِ ی ِ ل َ هََ] (اِخ ) از شاعران فارسی گوی هندوستان بود. رجوع به تذکره ٔ روز روشن چ هوپال شود. (از فرهنگ سخنوران ).
امداد لکهنوییلغتنامه دهخداامداد لکهنویی . [ اِ دِل َ هََ ] (اِخ ) امداد اﷲ خان بن کفایت اﷲخان رامپوری از شاعران است . رجوع به تذکره ٔ روز روشن ص 71 و الذریعة قسم اول از جزء تاسع ص 95 و ف
حسن لکهنویلغتنامه دهخداحسن لکهنوی . [ ح َ س َ ن ِ ل َ هََ ن َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن غیاث الدین . شاعر فارسی زبان هند و از نوادگان قطب الدین مودود چشتی است . (ذریعه ج 9 ص 245).
لکهنوتیلغتنامه دهخدالکهنوتی . [ ل َ هََ ] (اِخ ) در زمانه ٔ سابق شهری بوده است در اقصای شرقیه ملک بنگاله و بعضی نوشته اند که نام ملک گورکهه که ولایتی است از بنگاله . (غیاث ).
علی لکهنوییلغتنامه دهخداعلی لکهنویی . [ ع َ ی ِ ل َ ک َ ] (اِخ ) ابن دلدارعلی لکهنویی هندی . از علمای قرن سیزدهم هَ . ق . وی در سال 1200 هَ . ق . در لکهنو متولد شد و در آنجا نزد پدر خو
مفتی لکهنوییلغتنامه دهخدامفتی لکهنویی . [م ُ ی ِ ل َ ک َ ] (اِخ ) مفتی غلام حضرت و از احفاد شاه شجاع کرمانی است . وی مفتی شهر لکهنو بود. از اوست :شهید تیغهجرانم نه پروای کفن دارم همین ی
ممتاز لکهنوییلغتنامه دهخداممتاز لکهنویی . [ م ُ زِ ل َ هََ ] (اِخ ) مولوی احسان اﷲخان فرزند شیخ عظمةاﷲ مقیم قصبه ٔ اونام از مضافات لکهنو. ادیب و شاعر بود (قرن سیزدهم ). از اوست :خداوندا
ناطق لکهنوئیلغتنامه دهخداناطق لکهنوئی . [ طِ ق ِ ل َ هََ] (اِخ ) مؤلف صبح گلشن آرد: «لاله دهنی است رای پسر منشی تیجرای از کایتهان دارالحکومت لکهنو به خوشگوئی اتصاف داشت و در زمان تألی