لکنوتیلغتنامه دهخدالکنوتی . [ ] (اِخ ) از نواحی هندوستان قریب به سرحد تبت . (حبیب السیر حالات سلاطین غور چ تهران ص 228، 229، 230 و 231).
لکنویلغتنامه دهخدالکنوی . [ ل َ ن َ ] (اِخ ) شیخ محمد عبدالباقی الانصاری اللکنوی . نزیل مدینه . او راست : المنح المدنیة فی مختارات الصوفیه . (معجم المطبوعات ج 2).
لکنتیلغتنامه دهخدالکنتی . [ ل ُ ن َ ] (اِخ ) ملا حیدر. از شعرای هندوستان بود و در آغاز روانی تخلص میکرد، ولی به سبب لکنتی که در زبان داشت این تخلص برگزید. این بیت او راست :ترک چش
لکنویلغتنامه دهخدالکنوی . [ ل َ ن َ ] (اِخ ) الشیخ محمد عبدالحلیم بن محمدامین اﷲ اللکنوی الانصاری (1239-1285 هَ . ق .). او راست : الاقوال الاربعة فی رد الشبهات الموردة. حاشیة علی
لکهنوتیلغتنامه دهخدالکهنوتی . [ ل َ هََ ] (اِخ ) در زمانه ٔ سابق شهری بوده است در اقصای شرقیه ملک بنگاله و بعضی نوشته اند که نام ملک گورکهه که ولایتی است از بنگاله . (غیاث ).
ناصرالدینلغتنامه دهخداناصرالدین . [ ص ِ رُدْ دی ] (اِخ ) لکنوتی . از حکام بنگاله ٔ هند (723-726 هَ . ق .) است . رجوع به طبقات سلاطین اسلام ص 276 شود.
طغان خانلغتنامه دهخداطغان خان . [ طُ ] (اِخ ) حاکم لکنوتی که سلطان مسعود از سلاطین سلسله ٔ مملوک بسال 641 هَ . ق . وی را از حکومت لکنوتی برکنار کرد و قرابیک تیمورخان را بجای او به ح
حسام الدینلغتنامه دهخداحسام الدین . [ ح ُ مُدْ دی ] (اِخ ) عوض خلجی . از ملوک خلج بنگاله ملقب به غیاث الدین غوری است . گویند: حسام الدین عوض در سلک خلجان گرمسیر غور انتظام داشت و بغای
لکنویلغتنامه دهخدالکنوی . [ ل َ ن َ ] (اِخ ) شیخ محمد عبدالباقی الانصاری اللکنوی . نزیل مدینه . او راست : المنح المدنیة فی مختارات الصوفیه . (معجم المطبوعات ج 2).
لکنتیلغتنامه دهخدالکنتی . [ ل ُ ن َ ] (اِخ ) ملا حیدر. از شعرای هندوستان بود و در آغاز روانی تخلص میکرد، ولی به سبب لکنتی که در زبان داشت این تخلص برگزید. این بیت او راست :ترک چش