1957 مدخل
stutter
kekemelik
تحسس , تعثر
stammerer, stutterer
در گویش گنابادی یعنی پاره پوره ، کهنه ، قدیمی شده ، از مُد افتاده
(لُ نَ) [ ع . لکنة ] (اِمص .) گرفتگی زبان .
زبانپریشی، زبانگرفتگی، کندزبانی، گرفتگیزبان، منومن
لکنت زبان
لکنت زبان به هنگام ترس – تته پته – تمجمج
لکنت زبان به هنگام ترس و دست پاچگی