لُّمَزَةٍفرهنگ واژگان قرآنبسیار عیب جو - بسیار ایرادگیر- بسیار بدگو(اصل ماده همز به معناي شکستن است ، و کلمه لمز نيز به معناي عيب است پس همزه و لمزه هر دو به يک معنا است . ولي بعضي گفتها
لمزةلغتنامه دهخدالمزة. [ ل ُ م َ زَ ] (ع ص ) عیب کننده یا آنکه در پس مردم عیب کند. (منتهی الارب ). بدگوی . بدگوی در روی . (از دهار). عیب نهنده . بدگوی در قفا. مغتاب در پشت سر. (
لمزةلغتنامه دهخدالمزة. [ ل ُ م َ زَ ] (ع ص ) عیب کننده یا آنکه در پس مردم عیب کند. (منتهی الارب ). بدگوی . بدگوی در روی . (از دهار). عیب نهنده . بدگوی در قفا. مغتاب در پشت سر. (
هُمَزَةٍفرهنگ واژگان قرآنکسي که بدون جهت و بسيار به ديگران طعنه ميزند و عيبجويي و خردهگيريهايي ميکند که در واقع عيب نيست (اصل ماده همز به معناي شکستن است ، و کلمه لمز نيز به معناي عيب ا
يَلْمِزُکَفرهنگ واژگان قرآنبر تو خرده مىگيرند- از تو عیب جویی می کنند(اصل ماده همز به معناي شکستن است ، و کلمه لمز نيز به معناي عيب است پس همزه و لمزه هر دو به يک معنا است . ولي بعضي گفته
يَلْمِزُونَفرهنگ واژگان قرآنعیب جويي می کنند - خرده گيري مي کنند (اصل ماده همز به معناي شکستن است ، و کلمه لمز نيز به معناي عيب است پس همزه و لمزه هر دو به يک معنا است . ولي بعضي گفتهاند :