6408 مدخل
فوت و فن، راه و روش.
فن، روش،قلق
قضیهای فرعی که در اثبات قضیۀ دیگر به کار رود
برکه ی عمیق – ژرف – گود
۱حصار طبیعی پوشیده از شاخه های سبز تمشک ۲تکیه دادن ۳گیاه ...
۱شوخ ۲چرک
تدل , خدعة
براي چه (مخفف "لِما")
گلایدینگ آرک
تخلیه الکتریکی نورانی
طیفسنجی تخلیه تابناک
تخلیه تابان
دمای گذار شیشهای
لم
لِم کار
لم دادن , لميدن , اويختن , لم , تکيه , زبان بيرون , بيرون افتادن
لم يستسلم للظّروف
لم دادن