لَقَدْفرهنگ واژگان قرآنحتماً و یقیناً - سوگند مي خورم يا مي خوريم كه محققاً و يقيناً (تركيب لـَ وقدْ ،در كتب لغت مصارف ديگري نيز براي "قَدْ "گفته اند كه در قرآن كاربرد ندارد)
لقدمونهلغتنامه دهخدالقدمونه . [ ل َ دِ ن َ ] (اِخ ) لاکدمونی . لاسدمونی . و رجوع به لا کدمونی و لاسدمونی شود.
کَثِيرٍفرهنگ واژگان قرآنبسيار زياد (منظور از کلمه کثير در قرآن از عدد هشتاد (در عبارت "لقد نصرکم الله في مواطن کثيرة و عدد مواطني که خداي تعالي مسلمين را (در جنگ ها )ياري نمود طبق روا
کَثِيرَةٌفرهنگ واژگان قرآنبسيار زياد (منظور از کلمه کثير در قرآن از عدد هشتاد (در عبارت "لقد نصرکم الله في مواطن کثيرة و عدد مواطني که خداي تعالي مسلمين را (در جنگ ها )ياري نمود طبق روا
کامسلغتنامه دهخداکامس . [ م ِ ] (اِخ ) موضعی است در نجد : و لقد ارانا یا سمی بحائل نرعی القری فکامساً فالاصفرا.جابر (از معجم البلدان ).
ذی قارلغتنامه دهخداذی قار. (اِخ ) (برقة...) نام موضعی است در شعر ذیل : لقد خبرت عیناک یوما بحبهاببرقة ذی قار و قدکتم الصدر. (از معجم البلدان ).تبه شد لشکرش در حرب ذی قارعقابش را ک