لغتنامه دهخدا
لوح . [ ل َ ] (ع اِ) هوای میان آسمان و زمین . (منتهی الارب ). میان آسمان و زمین . (مهذب الاسماء). || نام آلتی از آلات ساعات . (مفاتیح العلوم خوارزمی ). || پاتخته ٔ چوبی که جولاهه به انگشتان پا محکم میگیرد. (غیاث ). || تخته . (بحر الجواهر) (ترجمان القرآن ) (دهار). || تخته ٔ کش