26 فرهنگ

240 مدخل


لولیدن

lulidan

در جای خود جنبیدن و پیچیدن؛ لول ‌خوردن؛ لول ‌زدن.
⟨ درهم لولیدن: [عامیانه] درهم رفتن و در یک‌جا جنبیدن جمعیت.

جنبیدن، حرکت کردن

flirt, slither, squirm, toss, welter, wiggle, wigwag, worm, wriggle