لولهلغتنامه دهخدالوله . [ لو ل َ / ل ِ ] (اِ) انبوب . نایژه . قصب . قصبه . اَنبوبه . نایزه . تنبوشه . تنوره . مِبْزَل . مِبزَلَه . ماشوره . (برهان ). ناوه ٔ کوزه . (آنندراج ). ه
چاه ترwet well, inlet wellواژههای مصوب فرهنگستانمحفظهای در تلمبهخانه که آب یا فاضلاب در آن جمع میشود و لولة مکش تلمبه برای انتقال آب یا فاضلاب به جای دیگر به آن متصل است
تلمبهلغتنامه دهخداتلمبه . [ ت ُ ل ُ ب َ / ب ِ] (اِ) پمپ . ناسوس . اسبابی است که بوسیله ٔ آن هوا یا گاز یا مایعی را از جایی بجایی منتقل سازند. تلمبه ها با فشار هوا کار می کنند. در
تلمبۀ هواراندair-lift pumpواژههای مصوب فرهنگستانتلمبهای که لولۀ بالابرندۀ عمودی آن را در فاضلاب یا لجن فرومیبرند و هوای فشرده به لوله تزریق میکنند تا از اختلاط حبابهای ریز هوا با فاضلاب یا لجن، مخلوطی سبک
بمبوواژهنامه آزادبَمبو /bambo/ تلمبه، تلمه دستی که با آن نفت و غیره بکشند. (جنوبی، آبادانی) بَمبو؛ پمپ آب. بمب معرب پمپ، و او به معنی آب است. اصطلاحاً به پمپ های فشاری آب که قبل
سوپاپلغتنامه دهخداسوپاپ . (فرانسوی ، اِ) سرپوش تلمبه و ماشین و غیره . باب . مخرج لوله . صفحه ٔ متحرک اندرون لوله ٔ بخاری . (یادداشت بخط مؤلف ).