لولاکلغتنامه دهخدالولاک . [ ل َ / لُو ] (اِ) انجیر قرمز است که در پایان فصل میرسد (در تداول گناباد خراسان ).
لولاکلغتنامه دهخدالولاک . [ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کسلیان ، بخش سوادکوه شهرستان شاهی ، واقعدر هشت هزارگزی خاوری زیرآب . کوهستانی ، معتدل ، مرطوب و مالاریائی . دارای 50 تن سکن
لولاکلغتنامه دهخدالولاک . [ ل َ ] (ع جمله ٔ اسمیه ) (از: لو + لا + ک ضمیر) اگر نبودی تو.- خواجه ٔ لولاک یا سید لولاک ؛ رسول اکرم صلوات اﷲ علیه و اشاره است به حدیث قدسی که خدای ت
لولاکفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهاگر نبودی تو. Δ اشاره به حدیث قدسی خطاب به پیغمبر اسلام: «لَولاکَ، لَمّا خَلَقتُ الاَفلاکَ» (= اگر تو نبودی افلاک را خلق نمیکردم).
لولاک کسلیانلغتنامه دهخدالولاک کسلیان . [ ل َ ک َس ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کسلیان بخش سوادکوه شهرستان شاهی . واقع در ده هزارگزی خاوری زیرآب . کوهستانی ، معتدل ، مرطوب و مالاریائی . دار
خواجه ٔ لولاکلغتنامه دهخداخواجه ٔ لولاک . [ خوا / خا ج َ / ج ِ ل َ ] (اِخ ) لقب حضرت رسول اکرم است (ص ) که متخذ از این حدیث قدسی است خطاب بدان حضرت : لولاک لماخلقت الافلاک . (یادداشت بخط
کاف لولاکلغتنامه دهخداکاف لولاک . [ ف ِ ل َ ] (اِخ ) لقبی که عرفا به محمد (ص ) داده اند. اشاره است به سرور کاینات صلوات اﷲ علیه و آله و سلم . (آنندراج ) (برهان ).
لولاک کسلیانلغتنامه دهخدالولاک کسلیان . [ ل َ ک َس ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کسلیان بخش سوادکوه شهرستان شاهی . واقع در ده هزارگزی خاوری زیرآب . کوهستانی ، معتدل ، مرطوب و مالاریائی . دار
خواجه ٔ لولاکلغتنامه دهخداخواجه ٔ لولاک . [ خوا / خا ج َ / ج ِ ل َ ] (اِخ ) لقب حضرت رسول اکرم است (ص ) که متخذ از این حدیث قدسی است خطاب بدان حضرت : لولاک لماخلقت الافلاک . (یادداشت بخط
کاف لولاکلغتنامه دهخداکاف لولاک . [ ف ِ ل َ ] (اِخ ) لقبی که عرفا به محمد (ص ) داده اند. اشاره است به سرور کاینات صلوات اﷲ علیه و آله و سلم . (آنندراج ) (برهان ).
چابک قدملغتنامه دهخداچابک قدم . [ ب ُق َ دَ ] (ص مرکب ) تندرو. تیزگام . چالاک : چابک قدم بسیط افلاک والاگهر محیط لولاک .فیض فیاض (از آنندراج ).
توزیعلغتنامه دهخداتوزیع. [ ت َ ](ع مص ) وابخشیدن چیزی میان گروهی . (زوزنی از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). پخش کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). بخش کردن . (آنندراج ) (غیاث اللغات