لوقابینلغتنامه دهخدالوقابین . (اِ) به لغت سریانی سپندان را گویند و آن خردل فارسی است و به عربی حب الرشاد خوانند و اسفندان سفید همان است . گویند سفوف آن برص را نافع است . (برهان ).
لؤابلغتنامه دهخدالؤاب . [ ل ُ آ ] (ع مص ) گرد گشتن تشنه حوالی آب بی آنکه برسد آن را. لوب . لؤوب . (منتهی الارب ). || تشنه شدن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ).
لوقابینلغتنامه دهخدالوقابین . (اِ) به لغت سریانی سپندان را گویند و آن خردل فارسی است و به عربی حب الرشاد خوانند و اسفندان سفید همان است . گویند سفوف آن برص را نافع است . (برهان ).