لوریه کومنلغتنامه دهخدالوریه کومن . [ ی ِ ک ُ م َ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) غار. برگ بو. رجوع به غار و کتاب کارآموزی داروسازی ص 200 شود.
لوریهلغتنامه دهخدالوریه . [ ل ِ ی ِ ] (فرانسوی ، اِ) نام نوعی سگ دارای پاهای بلند مخصوص شکار خرگوش .
لوریهلغتنامه دهخدالوریه . [ ل ُ وُ ی ِ ] (اِخ ) اوربُن -ژان ژوزف . منجم فرانسوی ، مولد سنت لو. (1811-1877 م .).
لوریه سریزلغتنامه دهخدالوریه سریز. [ ی ِ س ُ ] (فرانسوی ، اِمرکب ) غار گیلاس یا ریوال . رجوع به غار و کتاب کارآموزی داروسازی ص 191 شود.
لوریه سریزلغتنامه دهخدالوریه سریز. [ ی ِ س ُ ] (فرانسوی ، اِمرکب ) غار گیلاس یا ریوال . رجوع به غار و کتاب کارآموزی داروسازی ص 191 شود.
لوریهلغتنامه دهخدالوریه . [ ل ِ ی ِ ] (فرانسوی ، اِ) نام نوعی سگ دارای پاهای بلند مخصوص شکار خرگوش .
لوریهلغتنامه دهخدالوریه . [ ل ُ وُ ی ِ ] (اِخ ) اوربُن -ژان ژوزف . منجم فرانسوی ، مولد سنت لو. (1811-1877 م .).
پلوتنلغتنامه دهخداپلوتن . [ پْلو / پ ُ ت ُ ] (اِخ ) نهمین ِ سیارات . سیاره ٔ کوچکی از منظومه ٔ شمسی پس از نبتون که لورَیّة در 1915م . بحساب از وجود و جای آن خبر داد و در رصدخانه
غارفرهنگ انتشارات معین[ ع . ] (اِ.) درختچه ای است از تیرة گل سرخیان و از دستة بادامی ها که منشأ آن را نواحی غربی آسیا (قفقازیه و ایران ) ذکر کرده اند ولی امروزه این گیاه را یا به جهت