لوزتینلغتنامه دهخدالوزتین . [ ل َ زَ ت َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ لوزة. لوزتان . دو غده به شکل بادام که هر یک از آن دو به جانبی از گلو نهاده است و این دو غده اسفنجی باشد . دو برآمدگی از گ
لوزتینفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهدو غدۀ کوچک بادامیشکل که بیخ حلق قرار دارند و کار آنها ساختن گلبولهای سفید است. Δ گاهی در اثر هجوم میکروبها در آنها تولید چرک میشود که اگر معالجه نک
ذبحةلغتنامه دهخداذبحة. [ ذُ ح َ / ذَ ب ِ ح َ /ذُ ب َ ح َ ] (ع اِ) درد گلو. (دهار) (مهذب الاسماء) (زمخشری ). ورمی باشد به هر دو جانب حلقوم . (غیاث ). دردگلو یا خونی است که خناق آ