لوحه

دیکشنری

plaque, table, tablet

جست‌وجوی دقیق

لوحه

فرهنگ انتشارات معین

(لَ حِ) [ ع . ] (اِ.) صفحة تصویر.

لوحه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

plaque, table, tablet

لوحه

دیکشنری فارسی به عربی

قرص , کتلة

لوحه

دیکشنری فارسی به ترکی

levha

جست‌وجوی مشابه

لوحة

دیکشنری عربی به فارسی

تخته , تابلو , ضربه , صداي چلپ , اويخته وشل , برگه يا قسمت اويخته , زبانه کفش , بال وپرزدن مرغ بهم زدن , پرزدن , دري وري گفتن

لوحة

لغت‌نامه دهخدا

لوحة. [ ل َ ح َ ] (ع اِ) یکی لوح .

لوحة الالوان

دیکشنری عربی به فارسی

لوحه سوراخ دار بيضي يا مستطيل مخصوص رنگ اميزي نقاشي , جعبه رنگ نقاشي

لوحة العدادات

دیکشنری عربی به فارسی

داشبورد

لوحة الجانبية

دیکشنری عربی به فارسی

ميز دم دستي , ميز پاديواري , ميز کناري

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

gepidae

دیکشنری انگلیسی به فارسی

gepidae

gaping

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خم شدن، خمیازه

gapingly

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خسته کننده

جست‌وجوی متن

اویخته وشل

دیکشنری فارسی به عربی

لوحة

برگه یا قسمت اویخته

دیکشنری فارسی به عربی

لوحة

زبانه کفش

دیکشنری فارسی به عربی

لوحة

بال وپرزدن مرغ بهم زدن

دیکشنری فارسی به عربی

لوحة

پرزدن

دیکشنری فارسی به عربی

لوحة