لوعةلغتنامه دهخدالوعة. [ ل َ ع َ ] (ع مص ) لوع . سوختن دوستی دل کسی را. بیمار ساختن . || ناشکیبائی و بی آرامی کردن و یا بیمار شدن . (منتهی الارب ).
رسواییلغتنامه دهخدارسوایی . [ رُس ْ ] (حامص )رسوائی . فضیحت و مذلت . (آنندراج ). افتضاح و بی آبرویی و بدنامی و ذلت و فضیحت و بی حرمتی . (ناظم الاطباء).اِبَة. موئبة. خزی . فتنه . ف