7 مدخل
gibbeted، رسوا کردن، بدار اویختن
gibbetted
رفته رفته
gibbed، با قلاب محکم کردن، گربه صفت بودن
gibbetting
gibbets، چوبه دار، صلابه، خاده، رسوا کردن، بدار اویختن