لهبدلغتنامه دهخدالهبد. [ ل ُ ب ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان زیدون بخش حومه ٔ شهرستان بهبهان واقع در 47000گزی جنوب باختری بهبهان و 11000گزی خاور شوسه ٔ آغاجاری به بهبهان . دشت ، گرمس
لهبدیکشنری عربی به فارسیشعله , زبانه اتش , الو , تب وتاب , شورعشق , شعله زدن , زبانه کشيدن , مشتعل شدن , تابش
لبددیکشنری عربی به فارسینمد , پشم ماليده ونمد شده , نمدپوش کردن , نمد مالي کردن ( ) زمان ماضي فعللععف