لندوکلغتنامه دهخدالندوک . [ ل َ ](ص ، اِ) جوجه ٔ مرغان که هنوز پر برنکرده باشد. جوجه ٔ پرندگان پیش از پر برآوردن . جوجه ای که هنوز موهای اولیه ٔ او نریخته و پر برنیاورده است : گن
لندوکفرهنگ انتشارات معین(لَ) (عا.)1 - (ص .) دراز و لاغر. 2 - (اِ.) جوجة مرغ که هنوز پر بر نیاورده باشد.
لندکلغتنامه دهخدالندک . [ ل َ دَ ] (اِخ ) موضعی به مازندران . رجوع به سفرنامه ٔ رابینو بخش انگلیسی ص 133، 147 و 163 شود.
نحيفدیکشنری عربی به فارسیلا غر , نحيف , بدقيافه , زننده , بي ثمر , لا غرکردن , زننده ساختن , ويران کردن , لندوک , دراز وباريک