لِتَّخَذَ إجراءاتٍ قهرية (متعسِّفَة)دیکشنری عربی به فارسیدست به اقدامات شديدي (خشونت آميزي) زد , تدابير قاطعانه اي اتخاذ نمود , تدابير شديدي انديشيد , تدابير شديدي (قهر آميزي) اتخاذ کرد
تخذلغتنامه دهخداتخذ. [ ت َ ] (ع مص ) فراگرفتن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). گرفتن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (اقرب الموارد) (المنجد): لو شِئت ُ لتخِذْت ُ علیه اجرا